چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
♿️ معمولاً معلولان را کسانی میدانیم که از سلامتی جسمی یا ذهنی بیبهرهاند اما در واقع افکار ما و طرز برخورد ما نسبت به این افراد ناسالم است. حتی دلسوزی ما برای آنان نیز حاوی نگاهی ناخوشایند است. بیش از ۱۱٪ جمعیت کشور را معلولان عزیز تشکیل میدهند اما ما حضور آنها را در جامعه احساس نمیکنیم چون به آنها فرصتی داده نمیشود تا خودشان را نشان دهند.
بسیاری از آنان جانانه با کلیشههای رایج و غیراصولی جنگیدهاند و موفق به نشستن بر جایگاه درخور شدهاند و حتی رقیبان غیرمعلول خود را نیز پشت سر گذاشتهاند.
با این همه، تقسیم کار اجتماعی و فرهنگ رایج بیش از آنکه مروج عدالت درباره معلولان باشد، آنان را از رقابت سالم دور کرده و نوعی تبعیض را بر آنان روا داشته است.
کمتر شرکت و نهادی حاضر به استخدام این قشر است و این مسئله ناشی از تصور و فرهنگی نادرست است که گویا آنان تهی از انگیزه و باورند.
با این وجود، شرکتهایی هستند که معلولان را استخدام کرده و از همکاری با آنان راضیاند.
🔸مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد به همراه مهربانه و تعدادی از کسبوکارهای فعال در حوزه IT، همزمان با روز جهانی معلولان رویداد توانتک https://t.me/Tavan_Tech را برگزار خواهند کرد تا ضمن گردهم آوردن شرکتهای موفق استارتآپی و تجارت الکترونیک، فرصتی برای اشتغالزایی و ایجاد ارتباط میان کسب و کارها و معلولان به وجود بیاورند و همچنین سرویسها و خدماتی که موجب بهبود کیفیت زندگی شهروندان به ویژه توانیابان شده را معرفی کنند.
۱ دسامبر، روز جهانی ایدز
بیماری، امری معمول است که باید آن را بشناسیم تا بتوانیم با آن مقابله کنیم. حدود سی سال از زمانیکه نخستین مبتلا به ایدز در ایران شناسایی شد، میگذرد؛ اما هنوز هم بسیاری از افراد از روی ناآگاهی با آن به طور نامناسب برخورد میکنند و حتی از مصاحبت با مبتلایان وحشت دارند. ایدز هر چند مهلک است، ولی تنها یک بیماری اس، مانند ناخوشیهای دیگر از جمله سرطان. تصورات نه چندان علمی در طی دههها، این باور را رواج داده که همه مبتلایان به این بیماری، انسانهای ناجوری هستند. این عقیده نادرست سبب طرد و نیز محروم شدن مبتلایان از برخی از خدمات عمومی شده است.
برخوردهای نامناسب و تحقیرآمیز، بیش از پیش بیمار را منزوی میکند و به همین خاطر، مبتلایان ناخوشیشان را مخفی میکنند و حتی به سختی به ادامه درمان علاقه نشان میدهند. طرد کردن بیماران باعث میشود که شناخت جامعه از این بیماری کاهش یابد و همین مسئله زمینه را برای ابتلای ناخواسته شماری دیگر فرآهم میسازد و راههای پیشگیری عمومی از این بیماری را نیز مسدود میکند. لازم است عوامل ابتلا و راههای پیشگیری از سنین پایین در مدارس تعلیم داده شود و نهادهای دولتی و مردمبنیاد نیز در جهت آگاهیبخشی عمومی بیش از پیش بکوشند و بدون واهمه مروج گفتوشنود آزاد در فضای عمومی میان شهروندان باشند. ثمره روشن کردن افکار عمومی، جامعهای دانا و سالم خواهد بود.