خشونت علیه زنان، از تعرض فیزیکی تا افکار پریشان
خشونت برضد زنان اصطلاحی ویژه و حقوقی است که برای توصیف کلی کارهای خشونتآمیز برضد زنان به کار میرود.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد خشونت بر ضد زنان را «هرگونه عمل خشونتآمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی (بدنی)، جنسی یا روانی زنان بشود» تعریف کرده است. بنابراین برخلاف تصور ابتدایی، خشونت را نباید فقط و فقط به درشتی و تندخویی فیزیکی فروکاست بلکه شکلهای پیچیدهتر و پنهانی از خشونت در کارند که شوربختانه اجتماع ما عمدتاً آنان را بهعنوان شکلی از خشونت و تندخویی به رسمیت نمیشناسد و از همینرو مردان بدون کمترین آگاهی و ناراحتیای مرتکب آن میشوند.
از جمله مواردی که خشونت علیه زنان به حساب میآید و تبعات جدی روحی و روانی به همراه دارد و عزت نفسشان را خدشهدار میکند:
- ایجاد مزاحمت در مکانها و وسایل نقلیه عمومی
- لطیفههای تحقیرآمیز درباره زنان
- باور نداشتن و اعتماد نکردن به تواناییهای زنان در عرصههای اقتصادی
مؤلفههای فرهنگی ما نشانی از مردسالاری و تحقیر زن را در خود پنهان دارند که باید وجدان اجتماع در برابر آنان حساستر باشد و کمر به اصلاح آن ببندد.
۲۹ آبان، روز جهانی کودک، به یاد کودکان زلزلهزده کرمانشاه
نخستین و بیپناهترین قربانیان سوانح مهیب طبیعی و غیرطبیعی کودکان هستند. جسم و روان آنان نازکتر و لطیفتر از آن است که بتواند بلای نازل شده را بفمد و با آن کنار بیاید. کودکان مصیبدیده بهویژه آنانی که والدین خود را از دست دادهاند، خود را در برابر دنیای ترسناک و غریبی میبینند که تنها و بییاور در آن سرگردانند و دیگر هیچ نشانی از جهان نرم و شیرین کودکی در آن وجود ندارد. تحمل این فاجعه از روان فردی هر کس، بخصوص کودکان، خارج است و تنها با همکاری دیگر انسانها رفتهرفته میتواند زمینهای فرآهم شود تا کودک آسیبدیده سیمای لطیف زندگی را بار دیگر بتواند ملاقات کند.
زلزله اخیر استان کرمانشاه کودکان بسیاری را در معرض آسیبهای جدی روانی و روحی قرار داده و شوربختانه مثل هر فاجعهای از این دست، تمرکز سازمانهای امدادی و کمککنندگان بیشتر حول محور تهیه خوراک و پوشاک و سرپناه زلزلهزدگان بوده و در نتیجه کمتر به آسیبهای روانی و روحی بازماندگان و علیالخصوص کودکان توجه شده است.
۲۱ سپتامبر، روز جهانی صلح
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
«سعدی»
زندگی کردن با جمع از خانواده تا یک اجتماع بزرگ به راستی هنر است و آدمیان برای رسیدن به این هنر در طول تاریخ مشقتهای فراوانی را متحمل شدهاند. ما انسانها باید همچون یک هنرمند و با لطافت یاد بگیریم که چگونه در متن یک اجتماع بهطور مسالمتآمیز و با احترام به حقوق دیگران به حیات خویش ادامه دهیم. امروزه در متن زندگی شهری، که اجتماعی است از انسانها با باورها، زبانها، و حتی نژادهای متنوع، احترام به حقوق دیگران و پذیرفتن تفاوت تبدیل لازمه زندگی شده و بدون آن، اجتماع به ورطه نابودی و کینخواهی سقوط خواهد کرد. صلحخواهی در حین پذیرش تفاوتها نشانه انسان متمدن است و ما بهطور منظم از طریق آموزش در خانواده و مدارس باید یاد بگیریم که صلح و همزیستی را تبدیل به رُکن زندگیمان کنیم. آینده بهتر این کره خاکی، کشورمان، و فرزندانمان مشروط به یادگیری این اصل مهم است.
۵ سپتامبر، روز جهانی خیریه گرامی باد
قدیمها وقتی نام خیریه شنیده میشد تقریباً همگی این برداشت را داشتند که کار خیریه دادن کمک نقدی یا خوراکی به شماری از مستمندان است. اگرچه این برداشت تا حدی درست است ولی اکنون بیشتر مؤسسههای نیکوکاری در کنار ادامه این نوع فعالیت، تمرکز خود را بر روی توانمندسازی و فرهنگسازی در جهت مبارزه ریشهای با فقر، گذاشتهاند. زندگی مدرن امروزی اجازه نمیدهد که به سیاق سنتی با معضل فقر و بیکاری درافتاد. در زمانه ما، خیریهها به بنگاهها و آموزشگاههایی برای ارتقا فرهنگ عمومی در همه زمنیههای زندگی اجتماعی تبدیل شدهاند و همین مسئله سبب اهمیت جایگاهها آنها در ترقی نظام آموزشی جامعه شده است. بخشی از فقر و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بیش از آنکه مستقیماً نتیجه وضع اقتصادی یا توزیع غیرعادلانه ثروت باشد محصول کمدانشی و فقر فرهنگی آحاد جامعه است.
خیریهها مدرن که خود را با آخرین تکنولوژیهای روابط اجتماعی و بهویژه جهان مجازی هماهنگ کردهاند، پیشرفت حس مسئولیتپذیری و در نتیجه رشد و تقویت جامعه مدنی را وظیفه اصلی خویش میدانند. توانمندسازی افراد نیازمند و بینوا برخلاف شیوه سنتی، به طور ریشهای و اساسی با معضلهای اقتصادی و اجتماعی درگیر میشود و امکان تغییر مثبت در بافت ناسالم جامعه را فرآهم میسازد. در شیوه سنتی به طور موقت نیاز فرد محتاج رفع میگردد بدون آنکه او بتواند خود را به مرتبه اجتماعی و اقتصادی بالاتری برساند و در نتیجه بعد از مدتی او دوباره به همان جایگاه سابق نزول میکند. اما توانمندسازی به درمان موقت توجهای ندارد بلکه کمک میکند تا فرد نیازمند با همت خویش بتواند به یک ثبات اقتصادی و اجتماعی برسد و همین مسئله قطعاً سبب خواهد شد که آرامآرام لایههای نیازمند جامعه دارای دانش و تخصص شوند و از میزان فقر و وابستگیشان به دیگران کاسته شود و در نتیجه کل جامعه به مرتبهای بالاتر از فرهنک و رفاه دستیابد.
تقویت خیریههای مدرن، بهمنزله تقویت جامعه مدنی و بنیادهای یک اجتماع سالم و خوشبخت است.
روز بزرگداشت زکریای رازی و روز داروسازی گرامی باد.
امروز ۵ شهریور روز بزرگداشت ابوبکر محمّد بن زکریای رازی، فیلسوف، شیمیدان، پزشک و دانشمند عالیقدر، و نیز روز داروسازی است. امروز را بهانهای میکنیم تا به مصرف خودسرانه و نگرانکننده دارو در ایران اشاراتی بکنیم. آمارهای رسمی در این زمینه واقعاً نگران کنندهاند و حتی بدون رجوع به آنها، با نگاهی به خودمان و اطرافیانمان درجا درمییابیم که تقریباً در مصرف دارو هر ایرانی برای خود یک پا پزشک است و بدون رجوع به طبیب خودسرانه انواع داروها را از مسکن تا آنتیبیوتیکها تجویز و مصرف میکند. این مسئله سبب شده که بسیاری از بیماریها در برابر داروها مقاومت نشان دهند و به راحتی عوارضشان رفع نشود. ایران در مصرف دارو در جهان جزو ۲۰ کشور نخست است و در آسیا بعد از چین در مرتبه دوم قرار دارد! یعنی جلوتر از کشورهای بهمراتب پُرجمعیتتر مثل هند، پاکستان، اندونزوی، ژاپن و غیره. بر اساس آمارها هر ایرانی سالانه تقریباً ۳۳۹ عدد دارو مصرف میکند که حدود ۴ برابر استانداردهای جهانی است. تکرار این الگوی مصرف در آینده نه فقط سلامتی آحاد مردم را به خطر خواهد انداخت بلکه سبب تحمیل هزینههای سنگین مالی بر بخشهای از نظام اقتصادی کشور خواهد شد.